سریال هیولا
همانطور که میدانید مهران مدیری یکی کارگردانان و بازیگران بزرگ سینمای و تلوزیون کشور ایران محسوب میشود ودر کارنامه‌ی خویش اثراتی مانند «شب‌های برره» , «قهوه تلخ» , «پاورچین» و … را برجا نهاده است که هر یک در حین خویش قسمتی از اثر ها دوست داستنی و لبریز مخاطب سینما و تلوزیون به اکانت می‌آمدند وی علاوه بر این‌ها نشان بخشید که میتواند اجرا کننده خیر و خوبی هم باشد و با ساخت برنامه‌ی تلوزیونی دورهمی توانست یک کدام از لبریز مخاطبان صدا و سیما باشد .
هم اکنون مهران مدیری دست به ساخت سریال هیولا زده که از به عبارتی ابتدا جنجالی آغاز شد از کمبود سیامک انصاری و فعالیت با گروه نو گرفته تا همیاری دوباره با عهد قاسم خانی کلیه مورد اعتنا مردمان و رسانه‌ها قرار گرفت تا به سمت هیولا جذب شوند ولی این ساخته‌ی تازه همان طور که خویش مدیری هم به آن اشاره کرده با بقیه آثارش تفاوت‌های بیشتری هم دارااست
در زمان سالیانی که مدیری فیلم سازی نموده است گرایش‌هایش هم عوض شده و ما میتوانیم ببینیم که فرایند ابلاغ مشکلات از گویش مزاح و به شیوه‌ی غیر بدون واسطه در سریالی مانند برره جای خویش را به انتقاد بی واسطه و فارغ از لبه در برنامه‌ی دورهمی و یا این که فیلم ساعت 5 عصر داده است , هیولا هم همین‌گونه است .
برخلاف چیزی که در ذهن تمامی بود سریال هیولا شبیهه به قهوه تلخ و برره نیست و در ابلاغ مشکلات دوچندان جدی‌تر است و در عین اکنون تلاش مینماید مزاح یگانه و مستمر قول قاسم خانی و مدیری را محافظت نماید وشاید این بدترین جای ماجرای سریال هیولا باشد جایی که دربین درام و جوک گیر کرده و نمی‌تواند به صورت مطلق یک کدام از آنان باشد
اگر چه که لحظه‌های کمیک در یک سری صحنه در هر بخش موجود هست اما توقع از فیلمی که تحت عنوان مزاح ارائه شده بیشتر از این است و توقع می رود شوخی‌های سطحی که تا به امروز به آن پرداخته شده از وضعیت یکنواختی بیرون شود تا مبادا تماشاچی از دیدن صحنه‌های کمیک شم خستگی نماید .
قصه فیلم هم از به عبارتی اولِ ساخت سریال هیولا معین شده بود روایت شخصی شریف و با روش تامل تمیز و قانونمند که به جهت فشارهای معاش قرار است آرمان‌های خویش را بشکند و مغایر آنها فعالیت نماید در خلاصه ماجرا قانونی سریال آمده است ; هوشنگ استاد معمولی و با شرافتی بوده که به معاش خویش قانع است و چشم‌داشت متعددی به متاع عالم ندارد , البته اجباری در مسیری قرار می گیرد که زندگی‌اش تغییر‌و تحول میکند و وارد جریان اختلاس و کلاهبرداری می شود . وی به صورت غیرمنتظره‌ای مالک فرآورده و منال و گنج بادآورده‌ای شده و از شخصیت پیشین خویش مسافت میگیرد . قصه در یکسری زمان هنگامی از قاجار تاکنون ماجرا میشود .
سریال هیولا از جهاتی از گروه برنده بریکینگ بد الهام گرفته است و در اینجا نیز شاهد یک استاد شیمی هستیم که وارد مسیری غیرشرافت‌مندانه و مغایر آرمان‌هایش در اولِ سریال می گردد البته این که این سریال کاملآ شبیهه به بریکنگ بد باشد خیر .
سریال هیولا تا به اینجا قهرمان روایت خویش را با گونه های و اقسام مشکلات عوام مردم مواجه کرده و بارها آقای شرافت را در تنگنا قرار داده تا باتوجه‌به حالت اتفاق افتاده , بر راز دوراهی «شرافت» یا این که «پول» یکی را برگزیند . این رویکرد به نظرم تا نصیب سوم کافی است و در صورت ادامه یافتن پرداخت سطحی به مشکلات اجتماعی عملا با یک پکیج تکراری از موضوعاتی مواجه خوا‌هیم شد که برای مرور و پی بردن آنان و چه بسا مشغول شدن با این مساله نیازی به دیدن هیولا نداریم و کافی است گوشی خویش را به دست بگیریم , شبکه‌های اجتماعی را گشوده کرده و یکسری کانال شوخی یا این که خبری را بالا و ذیل کنیم
امید است که از این به بعد از آن به تدریج پروسه سریال عمق بیشتری پیدا نماید و هرچه بیشتر ما‌را به انتظاری که از مدیری و قاسم خانی داریم نزدیک‌تر نماید و در غایت با همه‌ی حرف‌هایی که گفته شد نمی توان هیولا را تا این‌جای فعالیت بد دانست و اما به به عبارتی مقدار نمیتوان آن را خوب نگاه کرد بایستی رویت کرد به دنبال و نهایتآ در آخر سریال هیولا به کجا میرسد و قادر است رسالت خویش را انجام دهد یا این که خیر؟