بررسی سریال های پخش شده در شبکه نمایش خانگی

بررسی سریال های جدید و قدیمی پخش شده در شبکه نمایش خانگی

بررسی سریال های پخش شده در شبکه نمایش خانگی

بررسی سریال های جدید و قدیمی پخش شده در شبکه نمایش خانگی

بایگانی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شبکه نمایش خانگی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

نقد سریال دلداگان

 

 

نقد سریال دلداگان
نقد سریال دلدادگان را این طور آغاز می‌کنیم که‌این سریال در ۳ فصل تنظیم شده‌است که فعلا شاهد پخش فصل سوم آن هستیم . روایت در فصل نخستین از زمان اکنون شروع میشود , به معرفی شخصیت ها میپردازد و با فراز و نشیب های متعددی همراه می شود . در فصل اولیه با یک علاقه نامتعارف دو برنا از دو طبقه‌ی اجتماعی مختلف روبرو هستیم . ارتباط ای که طبق طرح ریزی قبل و کاملاَ عمدی آغاز شده و راز فن اش به انتقامی می‌رسد که ریشه در پیشین های بدور داراست . در فصل دوم با یک برش هنگامی , روایت با فلش بک به پیشین میرود . این فصل نیز مایه ای عاشقانه دارااست و راوی وصل و غربت در دوره‌ی تاریخی مختلف در بین سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۴ است . در فصل سوم مجدد زمان اکنون از رمز گرفته می شود منتها با این تفاوت که مخاطب پیشینه‌ی شخصیت های سریال را می داند و ادامه‌ی قصه …


در عیب گیری سریال دلدادگان ذکر این نکته جذاب است که طرح این سریال مرتبط با سه یا این که چهار سال گذشته است , بابک کایدان و مهدی محمد نژادیان در آذر ۹۵ با ایرج محمدی طرح خویش را مطرح می نمایند و نگارش فیلم نامه حدود ۹ ماه ارتفاع میکشد تا اینکه بعد از پیش ساخت , فیلمبرداری سریال با اسم پاهای بیقرار پایان مرداد ماه سال ۹۶ شروع می شود . در بالا قرار بود این سریال از شبکه‌ی ۵ سیما بر روی آنتن برود البته در غایت این حادثه از شبکه‌ی سوم سیما به‌زمین‌خورد .


در انتقاد سریال دلدادگان می بایست اعلام‌کرد که‌این سریال نقاط ضعف با اهمیت دارااست که از آن پاراگراف می شود به این موردها اشاره نمود که سریال دلدادگان یقین پذیر نیست و بسیار بودن تعداد بخش های آن و همچنین باردارش شدن حدیث از همسرش مخاطب را به شدت یاد سریال های سخیف ترکیه ای می اندازد با این تفاوت که پوششی از فرآورده شرع روی این سریال مالامال هنرپیشه اهل ایران کشیده شده‌است که موردها این چنینی را فقهی نشان دهد . چطور می توان شدت انتقام افسانه از صاحب را اعتقاد کرد چنانچه که نادر تحت عنوان همسر افسانه ( ولی با اسم کلیدی فرزانه ) خودش بنای نامردی در حق صاحب و مالک و خارج کشیدن عشق و علاقه و نامزد صاحب و مالک را از چنگال وی کشیده است .

چهره‌ی افسانه پیشین و بعداز جراحی پلاستیک هیچ شباهتی به نیز ندارند چه بسا استخوان بندی و لحن صدا و جور کلام کردن وی نیز عوض شده نموده است . چطور می شود که مرضیه چه بسا صدای رفیق خزینه و گلستان سالیان جوانی اش یعنی افسانه را تشخیص نمی دهد . در‌حالتی که که برای هر مورد از ما تا به حالا بارها اتفاق افتاده است که بعداز گذشت سال‌ها از صدا و ظواهر یک نفر تشخیص می‌دهیم که وی همکلاسی سالیان بدور مکتب مان بوده است . بازی امیر یخ و بی تحرک است و مقابل ارغوان با اغراق در نقش دختری شیفته پیشه ظواهر می شود . این دو به هیچ وجه زوج هنری جذابی را تشکیل نمی دهند . از طرفی دیگر وقت آن قبل است که شخصیت هایی همچون صاحب را تا این حد سپید و عاری از نقص نشان دهیم .

از سویی دیگر نقش هاتف به شدت تصنعی و مصنوعی و نامفهوم است . ای کاش کارداران این سریال سعی بر ساختن سریالی با معیارهای روز جاری جامعه بدور از بزرگنمایی و درشت نمایی شاعرانه داشتند . جای سوال است که‌این بودجه‌ی کلان مدنی صرف ساختن چه چیزهایی می شود . در حالی که با بخش اندکی از این میزان دارایی نیز می توان برای بخشها محروم مرزوبوم دست کم تجهیزات رفاهی تامین شود .

  • ehsan roradi
  • ۰
  • ۰

رقص روی شیشه

رقص روی شیشه

 

 

رقص روی شیشه


« رقص روی شیشه » جدیدترین سریال اهل ایران است که وارد شبکه نمایش خانگی شده‌است . سریالی که مهدی گلستانه آن را کارگردانی کرده و سرمایه گذار آن هم بوده است . پایانی فیلم گلستانه در منزلت کارگردان « نقطه نابینا » با بازی محمدرضا فروتن و هانیه توسلی بود که موفقیت چندانی در سینما کسب نکرد .

« رقص روی شیشه » نظیر دیگر سریالهای نشر داده شده در شبکه نمایش خانگی مضمونی عاشقانه – اجتماعی داراست و قصه زوجی به اسم رعنا ( مهتاب کرامتی ) و یغما ( بهرام رادان ) را ماجرا می نماید که معاش عاشقانه شان دستخوش روزهای تیره و تاری می شود . رعنا بازیگری بوده که سالها پیش به سماجت همسرش این رشته را کنار گذارده و اکنون مجدداً قصد ورود به‌این رشته را داراست که با مخالفت محکم و دشوار یغما مواجه می شود . روایت این سریال با این مقدمه شروع می شود و پیرو شخصیت ها و خرده پیرنگ های بیشتری به سریال طولانی تر می‌شوند .

« رقص روی شیشه » مهدی گلستانه به عبارتی مشکلات شناخت را دارااست که دیگر سریالهای شبکه اجتماعی از آن مشقت میبرند . این سریال مثل « عاشقانه » و « نهنگ آبی‌رنگ » در به عبارتی بخش های اولیه از وضعیت ها و شخصیت هایی پرده برداری می نماید که سطحی و پرداخت نشده می باشند به شکلی که به حیث می‌رسد هیچ هنگامی برای دکوپاژ اثر به عمل گرفته نشده است . تاکید بی خویش و بی جهت گلستانه بر به کار گیری از المان های سبک معاش گران‌قیمت سبب ضعف اثر شده است چراکه در دل این سبک از معاش ما محترم هایی مواجه هستیم که سطح صحیحی با موقعیتی که در آن قرار گرفته اند ندارند .

شخصیت های کامل کننده فراوانی در « رقص روی شیشه » حضور دارا هستند . لیلی تحت عنوان دوست صمیمی رعنا و یغما , ماکان که نماینده نسل عشق و علاقه فضای مجازی به شمار می‌رود , ادریس که شیفته دیرین است و از رویه میرسد و بخش اعظمی دیگر که حضورشان خیلی زود در سریال علنی می شود . این شخصیت ها بضاعت تنوع بخشیدن به سریال و توسعه داستان را دارا‌هستند ولی رابطه آن ها با یکدیگر و حالت هایی که سریال برای پیشبرد روایت فراهم می نماید از ضعف مفرط مشقت میبرد که سبب ساز می شود سریال جذابیت خویش را از دست دهد , آن ها بیشتر از این که شخصیت باشند یک تیپ محض به شمار می‌روند . دیالوگ و گفتگوهایی که در سریال مشاهده خواهیم کرد قرابت معنایی با جامعه ای که در آن معاش می‌کنیم ندارند و نتایج عدم ادراک درست نویسندگان از محیط پیرامون شان هست .

گزینش بازیگران هم یکی‌از ضعف های مشهود سریال به حساب آورده می شود . تعیین مهتاب کرامتی و بهرام رادان تحت عنوان یک زوج در فیلم یک خطا بزرگ بوده چراکه هیچ چیز درباره ی این دو هنرپیشه نیست که بتواند آن‌ها‌را به یکدیگر دارای ارتباط کند . مهرداد صدیقیان نیز که یک نسخی اسکن شده از هومن سیدی در سریال « عاشقانه » است , یکی دیگر از گزینش های غلط سازندگان سریال است . تعیین میترا حجار در نقش لیلی که زنی سلطه گر می باشد هم وجه تشابهی با شخصِ میترا حجار ندارد و بطور معمولی خیس می بایست اذعان کرد که روحیه حجار به چنین نقشی نزدیک نیست به همین بهانه فاقد توان های حتمی برای زنده نگه داشتن شخصیت لیلی است .

« رقص روی شیشه » مثل دیگر سریالهای شبکه نمایش خانگی جذابیت را در به تصویر کشیدن سبک معاش گران قیمت یافته است . تصمیمی که به خودی خویش ایرادی محسوب نمی‌شود ولی وقتی که سریال فاقد قوه ابتکار عمل برای کردار وضعیت و اتصال آنان به یکدیگر باشد , سبب ساز می شود تا قیمت سریال کم شده و مخاطب آن را پس بزند .

  • اتنا شبیری
  • ۰
  • ۰

ساخت ایران 2 چقدر موفق بود؟

 

سریال ساخت ایران

 

 


پخش تیم «ساخت جمهوری اسلامی ایران 2» در شبکه نمایش خانگی به قسمت‌های پایانی‌اش نزدیک شده و به زودی به پایان میرسد . این شرکت که دنباله سریال غالب «ساخت ایران» محمدحسین لطیفی به حساب می آید , نسبت به خصوصی اولش از نمایش نامه ساده‌تری شامل است و بازیگران اصلی‌اش نیز پیشرفتی نکرده‌اند . به لحاظ می رسد مهم ترین اختلاف این موسسه با محرمانه پیشین , تغییر تحول کارگردان اثر بوده که سبب تغییراتی در سریال شده‌است ; تغییراتی که عموما منجر کاهش کیفیت هنری اثر شده و «ساخت ایران» را از یک اثر سرگرم‌کننده میانگین به سریالی پایین‌تر از حد استاندارد تبدیل کرده‌اند .
ستاره‌های تکراری سریال
«ساخت جمهوری اسلامی ایران 2» از لحاظ مجموعه بازیگری گروه پرمهره‌ای محسوب میشود , ولی از دید کیفیت بازی‌ها شرایط خوشایندی ندارد . از محرمانه قبل گروه دو هنرپیشه حیاتی , یعنی محمدرضا گلزار و امین حیایی باقی مانده‌اند و محسن کیایی نیز به‌این دو نفر بیش تر شده تا مثلث مرکزی سریال صورت بگیرد . گلزار و حیایی در خصوصی تازه گروه چنانچه بدتر از ورژن گذشته نباشند , خوبتر نیز نیستند و پیشرفتی در بازی‌شان بازدید نمی شود
امین حیایی که با اجرای نقش در «شعله‌ور» حمید نعمت‌ا . . . منتقدان را به احیای کارنامه هنری‌اش امیدوار کرده بود , به عبارتی کاراکتر تیم گذشته را با نقش محبوبش در «اخراجی‌ها» تلفیق کرده و به یک تیپ بدون نقص تبدیل شده‌است . حالت گلزار نیز خوب تر نیست و وی , فقط مبنی بر جذابیت‌های ظاهری‌اش , تحت عنوان مغز متفکر و جنتلمن ماجرا , در مواجهه با حماقت دو کاراکتر دیگر کارایی ناموفقی برای تقلید از کیانوش «شب‌های برره» داراست . حضور محسن کیایی ولی پاره ای گرم‌تر است و بیشتر توشه جوک روایت را تحت عنوان وردست قهرمان , به دوش میکشد . البته کیایی نیز کاراکترهای جوک قبلی‌اش در «لونه زنبور» و «بارکد» را بزرگنمایی مینماید .

شخصیتی که قرار است شیرین باشد و با سادگی‌اش مخاطب را بخنداند , چنان به قالب‌های ازپیش‌تعیین‌شده طنزهای پلشت میرود که گهگاه مخاطب را پس می زند . مثال این رخداد نیز در سکانس دویدنش پیرو هلی کوپتر فیلم برداری مشهود است ; سکانسی که به مراتب ضعیف‌تر از مزاح عامه‌پسند همگانی پباده سازی شده‌است .

  • ehsan roradi
  • ۰
  • ۰

نقد سریال ممنوعه
« ممنوعه » جدیدترین سریال شبکه نمایش خانگی است که با حضور بازیگران مطرح سینمای کشور‌ایران درست شده و در کارایی است تا بتواند به منزلت قابل قبولی در‌این میدان بدست آورد . این سریال را امیرپورکیان کارگردانی کرده و علاوه بر بازیگران معروف , برای نخستین دفعه از حضور خیر کریمی در یک کالا مربوط به شبکه نمایش خانگی مستعمل که میتواند فضولی تماشاگر را نسبت به سریال مضاعف کند .

قصه فیلم در رابطه گروهی از جوان ها است گردهم آمده اند و لحظاتشان را در کنار نیز میگذرانند . فی مابین این جمعیت پسری به اسم سامی ( با بازی به دنیاآمدن کی مرام ) حضور دارااست که اخیرا به ارتباط اش خاتمه داده و هم اکنون به دختری به اسم برکه ( الهه حصاری ) عشق و علاقه مند شده و این در حالی است که برکه درباره دیگری حضور داراست و . . .

شبکه نمایش خانگی تاکنون سریال های مطرحی را به خویش چشم که از جمله آن می شود به « شهرزاد » اشاره نمود که چیره ترین سریال شبکه نمایش خانگی تاکنون هم به حساب آورده می شود . ولی بعداز « شهرزاد » سریالهای دیگری هم ساخته شدند که هر مورد مبتلا ضعف های ریز و درشت در ساختار خویش بودند و « ممنوعه » هم در‌این لیست در مقام بدترین های شبکه نمایش خانگی از این نظر قرار میگیرد . سریالی که نامهای مطرح نیز نتوانسته مشکلات ساختاری فراوانی آن را حل نماید و اثر را درحد و مقدار های یک اثر معمولی سرپا نگه دارااست .

سریال « ممنوعه » با یک مسابقه بوکس زیرزمینی بی اهمیت آغاز میشود که قرار است مورد چینی مختصری برای قصه معاش سامی باشد البته چنان بد و سوای جزئیات است که در صورتیکه حذف میشد تاثیر بهتری بر جای می گذاشت! در پی هم سریال تعدادی برنا را در کنار نیز می نشاند و بدترین دیالوگ ها و بازیها را به نمایش می‌گذارد که سبب ساز تعجب مخاطب می شود! همینطور در سریال بطور عجیبی دقایق زائد به دیده می‌خورد که طی آن قرار است یک دیالوگ تک خطی ابلاغ شود البته یک‌سری دقیقه اَکت بی مورد شاهد هستیم تا به دیالوگ ذی‌ربط برسیم!

« ممنوعه » مشکلات فنی مانند صدابرداری را هم در خویش داراست بطوریکه فواصل را رعایت نمی‌کند و کیفیت صداها یکسان و سوای بالانس است سوای آنکه دوری یا این که قربت شخصیت ها مطرح باشد! منطق حداقلی هم قصه منجر می شود تا کمتر بتوانیم آدمهای سریال را بدون شوخی بگیریم و برای آنها اهمیت قائل شویم . یک کدام از ناامید کننده ترین اتفاقات سریال هنگامی صورت می‌دهد که برکه تصادف می نماید و آن گاه تیم ای از اتفاقات خیره کننده صورت می‌دهد که بزرگترین آن مواجه سامی و برکه در مریضخانه در نصیب دوم است که به بی آلایش لوحانه ترین روش ممکن انجام می شود و گریم و بازی مضاعف بد الهه حصاری هم شرایط بد ماجرا را کامل شدن می نماید .

« ممنوعه » ابداً آغاز نیکی در شبکه نمایش خانگی نداشته و به لحاظ می‌رسد که با یکی بی کیفیت ترین سریالهای نشر داده شده در‌این حوزه مواجه هستیم . جزئیات سریال « ممنوعه » بطور عجیبی آماتورگونه به تصویر کشیده گردیده اند و بازی کاملاً تکراری و باریک شده و بد به دنیاآمدن کی مرام هم این ضعف ها را توسعه میدهد . « ممنوعه » مسیر زیاد مشقت را برای ادامه فعالیت پیش روی داراست و نیازمند اعجاز است , البته بایستی امیدوار بود تا سریال بتواند مسیر خویش را پیدا نماید .

  • اتنا شبیری